19 دی 1397 - 10:28

یک توهم موروثی در آمریکا!

دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، از زمانی که صدارت امور در ایالات متحده را در دست گرفته است، همانند سایر روسای جمهوری این کشور از ضرورت مذاکره با جمهوری اسلامی ایران سخن به میان آورده است. وی پنج شنبه گذشته نیز بار دیگر ابراز تمایل کرده که با طرف ایرانی مذاکره کند! ترامپ در جمع اعضای کابینه وزیران می‌گوید: «زمانی که رئیس جمهور شدم هر منطقه از خاورمیانه به خاطر ایران تحت حمله بود. سوریه، یمن و هر جای دیگر و عربستان تحت محاصره ایران قرار داشت. در واقع همه جا تحت محاصره بود. ایران یک قدرت در خاورمیانه بود که می‌خواست همه آن را بگیرد.» همانطور که پیداست ترامپ به عنوان یک فرد ضدایرانی در خلال لفاظی‌های خود علیه ایران و اتهام زنی که علیه کشورمان طرح می‌کند، نمی‌تواند از قدرت روزافزون گفتمانی جمهوری اسلامی ایران چشم پوشی کند و علیرغم میل باطنی خود اقتدار کشورمان در منطقه را مورد ستایش قرار می‌دهد.
نویسنده :
علی رضایی منفرد
کد خبر : 2095

پایگاه رهنما :

دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، از زمانی که صدارت امور در ایالات متحده را در دست گرفته است، همانند سایر روسای جمهوری این کشور از ضرورت مذاکره با جمهوری اسلامی ایران سخن به میان آورده است. وی پنج شنبه گذشته نیز بار دیگر ابراز تمایل کرده که با طرف ایرانی مذاکره کند! ترامپ در جمع اعضای کابینه وزیران می‌گوید: «زمانی که رئیس جمهور شدم هر منطقه از خاورمیانه به خاطر ایران تحت حمله بود. سوریه، یمن و هر جای دیگر و عربستان تحت محاصره ایران قرار داشت. در واقع همه جا تحت محاصره بود. ایران یک قدرت در خاورمیانه بود که می‌خواست همه آن را بگیرد.» همانطور که پیداست ترامپ به عنوان یک فرد ضدایرانی در خلال لفاظی‌های خود علیه ایران و اتهام زنی که علیه کشورمان طرح می‌کند، نمی‌تواند از قدرت روزافزون گفتمانی جمهوری اسلامی ایران چشم پوشی کند و علیرغم میل باطنی خود اقتدار کشورمان در منطقه را مورد ستایش قرار می‌دهد. اما نکته دیگری که در موضع‌گیری اخیر ترامپ قابل بررسی است پیشنهاد مجدد وی برای مذاکره به طرف ایرانی است. برای فهم دقیق‌تر این پیشنهادات این باید نیم نگاهی به طرح کلان هیات حاکمه آمریکا برای «استانداردسازی رفتار ایران» بیندازیم. امریکا برای دست یابی به استانداردسازی رفتار ایران یا «طرح فروپاشی» خود ۵ مرحله را مورد توجه قرار داده است؛ «توسعه فشار اقتصادی-معیشتی به جامعه ایرانی»، «طرح تردید نسبت به سلامت کارگزاران ارشد نظام در مردم»، «دوقطبی سازی مردم-حاکمیت»، «تزریق روحیه ناامیدی و هراس در مردم نسبت به آینده» و «طرح پیشنهاد مذاکره بدون پیش شرط به دولت ایران با هدف برانگیختن احساسات مردمی و ایجاد رغبت در جامعه ایرانی برای مذاکرات جدید» است. به باور مقامات این کشور،۴ مرحله نخست این طرح عملیاتی شده و اکنون زمان مناسبی برای اجرای گام پنجم (پیشنهاد مذاکره مستقیم به طرف ایرانی) است و اگر ترامپ هر از چند از گاهی روی گزاره مذاکره تاکید می‌کند بدلیل امیدی است که نسبت به اقدامات و فعالیت‌های جریان غزبزده داخلی دارد. حال برای بررسی طرح مذکور آمریکایی‌ها پنجگانه امریکا را در ادامه مورد مداقه قرار خواهیم داد؛
۱- «توسعه محدودیت ها»؛ سیاست تکراری غرب برای به چالش کشاندن نظام و تسری نارضایتی به اقشار مختلف مردم ایران بوده است و طی چهاردهه گذشته ثابت‌ترین سیاست‌های امریکا برای تغییررفتار در جمهوری اسلامی ایران بوده است. اصرارایالات متحده به استفاده از این ابزار در دوران پسابرجام با تصویب و اجرای قانون «محدودیت ورود شهروندان ۳۸ کشور به ایران» و «آیسا» در دوران باراک اوباما و اجرای قانون «کاتسا» و تحریم‌های «۹۰» و «۱۲۰» روزه در دوران ترامپ و ده‌ها مورد مشابه و موازی با آن پیشنهاد مذاکره جدید با طرف ایرانی نمایانگر همین مسئله است.
۲- «تلاش جهت مخدوش کردن اعتماد مردم نسبت به سلامت کارگزاران ارشد نظام» و القای فردی بودن تصمیمات نظام ونه عام المنفعه بودن آن نیز دیگر گزاره مورد توجه امریکایی هاست. بر همین اساس محور ثابت موضع گیری مقامات این کشور در سخنرانی‌های خود اتهام زنی فله‌ای اقتصادی علیه مسئولان نظام است تا با همین روش «مردم ایران» را نسبت به تصمیمات کلان نظام چه در عرصه داخلی و چه در عرصه منطقه‌ای دچار تردید و بدگمانی کنند. به عنوان نمونه می‌توان به سخنرانی مایک پمپئو در جمع گروه تروریستی منافقین اشاره کرد به گونه‌ای که وی با اتهام زنی علیه مسئولان جمهوری اسلامی ایران تلاش می‌کند تا جامعه ایرانی را به این باور برساند که حاکمیت اسلامی اساساً با مشکلات اقتصادی و معیشتی آن‌ها بیگانه است و بدون ارائه سند و مدرک اتهامات فله‌ای را علیه بسیاری از شخصیت‌های برجسته نظام طرح می‌کند.
۳- لازمه نتیجه بخشی گزاره‌های فوق، «قطبی سازی مردم علیه حاکمیت» است، به گونه‌ای که مردم منافع و اولویت‌های خود را در تناقض با اولویت‌های دولتمردان ارزیابی و به این باور برسند که بسیاری از مسئولان ارشد اولویت‌های روزمره مردم را اولویت خود نمی‌دانند و به فساداقتصادی و مالی مشغول هستند! خبرسازی و شایعه پراکنی رسانه‌های بیگانه فارسی زبان و برخی از رسانه‌های وابسته به یک جریان خاص در داخل کشور نیز رویکرد اصلی خود را در جهت تحقق چنین هدفی (دوقطبی سازی مردم-حاکمیت) قرار داده‌اند.
۴- «ایجاد حس یاس در مردم نسبت به آینده انقلاب و نظام»، خروجی قطعی دوقطبی سازی مردم –حاکمیت می‌باشد. طبیعی است در شرایطی که جامعه فشاراقتصادی ناشی از تحریم و ناکارآمدی دولتمردان را تجربه کرده و ذهن آن با انبوهی از اتهامات (حتی خالی از واقعیت) علیه مقامات کشور مواجه شده طبیعتاً منافع خود را در تناقض با دولت (به معنای عام) استنباط کرده، از کارآمدی نظام اسلامی (به‌واسطه ناتوانی دولت و مجلس) ناامید شده و حتی خود را ملزم به دفاع از کشور در مقابل تجاوز دشمن نمی‌داند؛ و چنین روحیه‌ای یکی از خطرات جدی برای جامعه اسلامی به شمار می‌رود. شبیه همان احساسی که غربی‌ها در زمان قاجار به جامعه ایرانی تحمیل کرده بودند که حتی با جداسازی قطعه‌ای از خاک ایران نیز افکارعمومی اساسا واکنش نشان نمی‌دادند.
۵- «طرح چندباره پیشنهاد مذاکره با ایران با هدف تحریک جامعه ایران و تحت فشار قرار دادن حاکمیت است. گزاره فوق معنای ساده گام پنجم است که هدفی جز «استانداردسازی و توأمان فروپاشی حداقل سیاسی» را دنبال نمی‌کند. برهمین اساس دونالد ترامپ تاکنون بار‌ها پیشنهاد مذاکره را به طرف ایرانی داده است از جمله در پنج شنبه اخیر، آن‌هم در شرایطی که اروپا با هماهنگی امریکا درتلاش است تا با تحریک احساسات عمومی، حاکمیت اسلامی را تحت فشار مذاکرات جدید قرار داده تا دور جدید مذاکرات در حوزه موشکی و منطقه‌ای عملیاتی شود. علیرغم انکه جامعه اسلامی در مناسبت‌های مختلف مانند ۲۲ بهمن، ۱۳ آبان و ۱۶ آذر نشان داده است که هیچ گاه از حمایت نظام اسلامی دست بر نمی‌دارد و مشکلات اقتصادی کنونی منجر به دوقطبی سازی حاکمیت و مردم نخواهد شد با این حال به زعم آمریکایی ها، جامعه ایرانی به ستوه آمده به دلیل سخت‌ترین شرایط اقتصادی، ناکارآمدی افراد و جریانات سیاسی را به پای نظام نوشته واز آینده نظام اسلامی ناامید است و تنها چشم انداز روشن برای مرتفع شدن داخلی را مذاکره با امریکا می‌داند. طی چهل سال اخیر امریکایی و متحدان منطقه‌ای و اروپایی آن بار‌ها به این دست توهمات ضدایرانی متوسل شده اند و با تصور اینکه جامعه اسلامی با تشدید تحریم و افزایش مشکلات اقتصادی نسبت به انقلاب و نظام اسلامی دلزه می‌شوند، طرح‌های ضدایرانی خود را عملیاتی کرده اند، غافل از اینکه این بار نیز ایده‌ها و توطئه‌های آن‌ها منجر به شکست خواهد شد.

ارسال نظرات